جدول جو
جدول جو

معنی ابوالقاسم رملی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالقاسم رملی
(رَ)
ابوالقاسم صاعد بن عمر. محدث بود و بسال 530 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب). محدثان در تاریخ اسلام به عنوان پیشگامان علم حدیث شناخته می شوند که در زمینه تشخیص احادیث صحیح از غیرصحیح، به تبحر رسیدند. این افراد با دقت فراوان در مورد اسناد روایات، ویژگی های راویان و شرایط نقل حدیث تحقیق می کردند تا از تحریف و اشتباهات جلوگیری کنند. مهم ترین ویژگی یک محدث این است که توانایی تحلیل دقیق احادیث را داشته باشد و با رعایت معیارهای علمی، روایت های صحیح را از ضعیف تمییز دهد.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بُلْ سِ)
جعفر بن محمد رازی. از شیوخ صوفیه بمائۀ چهارم. اصل اواز ری و منشاء وی نیشابور است و هم بدان شهر به سال 378 هجری قمری درگذشت. رجوع به نفحات الانس جامی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ سِ)
برمکی. از آن پس که ابوالمظفر برغشی بسعی فائق از وزارت کناره گرفت منصور بن نوح ابوالقاسم را بوزارت خود گزید و او مردی فاضل و داهی بود لیکن بخل بر طبع وی استیلا داشت و عاقبت بر دست دوسه تن غلام کشته شد. رجوع بترجمه یمینی شود
لغت نامه دهخدا
ابن مظفر بن علی بن حسن بن مسلمه، مکنّی به ابوالقاسم. ادیب و شاعر و نویسنده بود (455 تا 493 هجری قمری) او را رسائلی است. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 203)
ابن حبشی بن قونی، مکنی به ابوالقاسم. تلعکبری از وی روایت کرده و در سال 332 هجری قمری وی را دیده است. او راست: کتاب الهدایا. (از معجم المؤلفین از الفهرست طوسی ص 98)
ابن مفید، مکنّی به ابوالقاسم. از فضلای قرن پنجم هجری، او راست: نزههالناظر و تنبیه الخاطر فی کلمات النبی و الائمه. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 245)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
لقب بشر بن نصر بن منصور عرقی، مکنی به ابوالقاسم است. وی فقیه شافعی مذهب بود و نسبت او به ’عرق’ یکی از خادمان سلطان، که برید مصر را به عهده داشت، می باشد. تولدبشر در بغداد بود سپس به مصر رفت و به سال 302 ه. ق. در آنجا درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا